آیه 11 سوره حاقه

از دانشنامه‌ی اسلامی

إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ

[69–11] (مشاهده آیه در سوره)


<<10 آیه 11 سوره حاقه 12>>
سوره :سوره حاقه (69)
جزء :29
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

(شما مردم فرزندان نوحید که) ما چون طوفان دریا طغیان کرد شما را به کشتی نشاندیم (و نجاتتان دادیم).

هنگامی که آب طغیان کرد، ما شما را در کشتی سوار کردیم،

ما، چون آب طغيان كرد، شما را بر كشتى سوار نموديم.

چون آب طغيان كرد، شما را به كشتى سوار كرديم.

و هنگامی که آب طغیان کرد، ما شما را سوار بر کشتی کردیم،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed when the Flood rose high, We carried you in a floating ark,

Surely We bore you up in the ship when the water rose high,

Lo! when the waters rose, We carried you upon the ship

We, when the water (of Noah's Flood) overflowed beyond its limits, carried you (mankind), in the floating (Ark),

معانی کلمات آیه

«حَمَلْنَاکُمْ»: شما را حمل کردیم. این تعبیر کنایه از اسلاف و نیاکان ما است. چرا که اگر آنان نجات نمی‌یافتند، ما نیز امروزه وجود نداشتیم. «الْجَارِیَةِ»: کشتی.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ «9» فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً «10» إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ «11» لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ «12»

و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و (مردم) مناطق زير و رو شده (قوم لوط) مرتكب خطا شدند. پس فرستاده پروردگارشان را سرپيچى كردند و خداوند آنان را به قهرى فزاينده و سخت بگرفت. همانا (در زمان نوح) چون (با اراده و قهر ما) آب طغيان كرد شما را در آن كشتى روان سوار كرديم. تا آن را وسيله تذكّرى براى شما قرار دهيم و گوشى كه شنواست آن را ضبط كند.

نکته ها

«مؤتفكات» جمع «مؤتفكة» از «ائتفاك» به معناى زير و رو شدن و مقصود از آن مناطق قوم لوط است. «رابِيَةً» از ربا به معناى رشد فزاينده است و عذاب رابية يعنى عذاب سخت.

«تَعِيَها» از «وعى» به معناى حفظ و فهم و پذيرش است.

زمخشرى، فخررازى، مراغى، قرطبى، از مفسّران اهل سنّت و شيخ طبرسى، ابوالفتوح رازى و علامه طباطبايى از مفسّران شيعه، رواياتى را نقل كرده‌اند كه بر اساس آن، «أُذُنٌ واعِيَةٌ» به حضرت على عليه السلام تطبيق شده است. و مفرد بودن كلمه‌ «أُذُنٌ» تأييد همين نكته است كه آن كه تمام حقايق را حفظ كرده يك گوش بيشتر نبوده است.

پیام ها

1- قوم لوط در چندين منطقه بودند و همگى هلاك شدند. «مؤتفكات»

2- اطاعت از پيامبران، واجب و مخالفت آنان سبب نابودى است. «فَعَصَوْا رَسُولَ‌

جلد 10 - صفحه 198

رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً»

3- نافرمانى انبيا، كيفر دنيوى نيز دارد. فَعَصَوْا ... فَأَخَذَهُمْ‌

4- خداوند اتمام حجّت مى‌كند، اول پيامبر مى‌فرستد، اگرد مردم نافرمانى كنند، با قهر خود آنان را مى‌گيرد. فَعَصَوْا رَسُولَ‌ ... فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً

5- قهر الهى شديد است. «أَخْذَةً رابِيَةً»

6- خداوند در لابلاى قهر و عذاب، به گروهى لطف مى‌كند. «لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ»

7- مردم جزيرة العرب از باقيمانده نسل نوحند. «حَمَلْناكُمْ»

8- از حوادث تلخ بايد عبرت گرفت. «لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً»

9- حفظ آثار و تاريخ و كلمات يك ارزش است. «تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ»

10- شنيدنى ارزش دارد كه همراه با فهم و حفظ باشد. «تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ «11»

جلد 13 - صفحه 289

إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ: بدرستى كه ما آن هنگام كه طغيان كرد آب و از حد معتاد درگذشت تا آنكه از بالاى كوهها، چهل گز تجاوز نمود در وقت طوفان، حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ: برداشتيم شما را، يعنى پدران شما را، و شما در اصلاب آنها بوديد در كشتى رونده بر آب، يعنى سفينه نوح عليه السّلام.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ «11» لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ «12» فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ «13» وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً «14» فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «15»

وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ «16» وَ الْمَلَكُ عَلى‌ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ «17» يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى‌ مِنْكُمْ خافِيَةٌ «18» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ «19» إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ «20»

فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «21» فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «22» قُطُوفُها دانِيَةٌ «23» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ «24»

ترجمه‌

همانا ما چون طغيان كرد آب حمل كرديم شما را در كشتى‌

تا قرار دهيم آنرا براى شما عبرتى و نگاه دارد آنرا گوشى نگاه دارنده‌

پس چون دميده شود در صور يكبار دميدن‌

و برداشته شود زمين و كوهها پس در هم شكسته شوند يك بار در هم شكسته شدن‌

پس چنين روز واقع شود آن واقع شونده‌

و شكافته شود آسمان پس آن در چنين روز است سست‌

و فرشتگان در اطراف آنند و برميدارد عرش پروردگارت را بالاى سر آنها در چنين روز هشت فرشته‌

در چنين روز عرضه داشته شويد پنهان نميماند از شما هيچ امر پنهانى‌

پس امّا كسيكه داده شد نامه او بدست راستش پس ميگويد بگيريد بخوانيد نامه مرا

همانا من دانستم آنكه من ملاقات كننده‌ام حسابم را

پس او است در گذرانى پسنديده‌

در بهشتى بلند مرتبه‌

ميوه‌هاى آن نزديك است‌

بخوريد و بياشاميد گوارا باشد بسبب آنچه پيش فرستاديد در روزهاى گذشته.

تفسير

خداوند بعد از نقل شمه‌ئى از احوال امم سابقه اشاره‌ئى بطوفان نوح فرموده باين تقريب كه ما وقتى كه طغيان نمود آب از حدّ اعتدال و عالم‌گير شد حمل كرديم پدران شما مردم ناسپاس را در كشتى و سفينه جاريه تا قرار دهيم اينمعامله خودمان را با اهل ايمان بحضرت نوح موجب تذكّر و عبرت و پند براى شما مردم كه اطلاع بر اين قضيّه پيدا كرده‌ايد و براى آنكه نگهدارى و حفظ كند و موجب اعتبار صاحب خود قرار دهد گوش شنوا و نگهدار و حافظ اين قبيل امور

جلد 5 صفحه 261

عبرت‌آور و فراموش نكند آنرا در مدّت عمر و شرح اين قضيّه در سور سابقه مكرّر ذكر شده است و مستفاد از چند روايت معتبر از طريق عامّه و خاصّه آنستكه وقتى اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از خدا خواست كه گوش امير المؤمنين عليه السّلام را چنين گوشى قرار دهد و اجابت شد و بعد از آن هر چه امير المؤمنين عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيد فراموش نكرد و در بعضى از آن روايات ذكر شده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود آنچه شنيدم از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فراموش نكردم و نسيان سزاوار براى من نبود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود اى على خدا بمن امر فرمود كه نزديك بتو شوم و از تو دور نگردم و بياموزم ترا و حفظ كنى تو و حقّ خدا است كه تو را حافظ فرمايد پس نازل شد و تعيها اذن واعية و چون در اوّل سوره اشاره باهوال قيامت شده بود بعد از ذكر شمه‌ئى از احوال مكذّبين آن خداوند عود به بيان اهوال آنروز فرموده ميفرمايد پس چون يكبار در صور دميده شد كه آنرا نفخه اولى خوانند كه بآن عالم دنيا خراب و ويران گردد و زمين و كوهها از جاى خودشان بلند شوند و بهم خورده و كوفته شوند يكمرتبه و اجزاء آنها نرم و متلاشى گردد پس آنروز روز وقوع واقعه قيامت است و آسمانها شكافته گردد و ملائكه بزير آيند و در آنروز آسمان مانند پنبه زده شده پوش و سست است و ملائكه در اطراف و جوانب آسمان زيست نمايند و منتظر اجراء اوامر الهى نسبت باهل ايمان و كفر ميباشند و هشت ملك از آنملائكه عرش خداوند را بالاى سر ملائكه يا خودشان نگاه ميدارند در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه حمله عرش امروز چهارند و روز قيامت چهار افزوده خواهد شد پس هشت خواهند شد و در بعضى از روايات عرش بعلم تفسير شده و حمله آن بچهار نفر از انبياء سابق كه نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السلام باشند و چهار نفر ديگر پيغمبر آخر الزمان و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين صلوات اللّه عليهم اجمعين ميباشند و در بعضى عرش بعلم و حمله آن بچهار نفر از خانواده رسالت و چهار نفر از كسانيكه خدا بخواهد تفسير شده است و راجع بعرش در ذيل آية الكرسى و ساير آيات مناسبه بياناتى گذشته كه مناسبت با آن معنى مدخليّت در تحقيق حمله آن دارد

جلد 5 صفحه 262

و شايد مراد از حمله عرش كه امروز چهارند چهار دسته از ملائكه باشد كه بچهار جانب عالم احاطه دارند و دو برابر شدن كه ثمانيه است در روز قيامت كنايه از دو برابر شدن ظهور سلطنت خداوند باشد در آنروز كه ديگر حكمفرمائى و لو بحسب ظاهر جز ذات اقدس احديّت نيست و ميفرمايد لمن الملك اليوم للّه الواحد القهّار يا اشاره ببودن عالم غيب در باطن عالم شهود و احاطه داشتن بر آن باشد كه محقّقين گفته‌اند و اللّه اعلم بحقائق الامور و اسرارها و روز قيامت كه تمام بندگان در پيشگاه الهى كه پادشاه حقيقى است مانند لشگرشان داده و عرضه داشته شوند تمام حقائق و بواطن و سرائر آنها آشكار گردد و هيچ قول و فعل و نيّت و عقيدتى از مردم بحال اختفاء باقى نميماند و بنابراين محتمل است خافية صفت سريره محذوف باشد و ميشود مصدر باشد مانند عافية و عاقبة و در آنروز مردم دو دسته ميشوند يكدسته نامه اعمالشان بدست راستشان داده ميشود و آنان هر يك از شدّت بهجت و سرور باهل محشر ميگويند بگيريد بخوانيد نامه اعمال مرا من در دنيا يقين داشتم روزى بحساب من رسيدگى خواهد شد لذا خودم بحساب خود رسيدم و آنرا تصفيه نمودم تا امروز گرفتار نباشم و اعمال خوب من زيادتر از اعمال بدم باشد و كلمه هاؤم اسم فعل است بمعناى خذ و ظنّ در آخرت يقين است و هاء در كتابيه و امثال آن هاء سكت و استراحت است و در وقف زياد ميشود و اواخر آيات را مشابه هم مينمايد و چنين شخصى در زندگانى و گذران و تعيّش پسنديده است و قمّى ره فرموده مراد از راضيه مرضيّه است وضع شده فاعل بجاى مفعول و ظاهرا براى مبالغه باشد يعنى بقدرى مورد پسند است كه خودش هم خود را پسند نموده و در بهشتى كه بلندى منزلت و مكانت آن محتاج به بيان نيست جاى دارند و از خصوصيّات و امتيازات ميوجات آن آنستكه در دسترس اهل آن است و بدلخواه ايشان حاضر ميشود در هر حال كه باشند از ايستاده و نشسته و دراز كشيده و ملائكه رحمت از جانب خداوند بآنها ميگويند بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما باشد براى آنكه در دنيا بزحمت تن در داديد و اعمال خوب داشتيد در مجمع نقل نموده كه يكنفر از اهل كتاب خدمت پيغمبر رسيد و عرضه داشت اى ابو القاسم تو گمان ميكنى اهل‌

جلد 5 صفحه 263

بهشت ميخورند و ميآشامند حضرت فرمود قسم بخدا بهر يكنفر از آنها قوّه يكصد نفر در خوردن و آشاميدن و جماع نمودن داده ميشود او عرضه داشت چنين شخصى احتياج بدفع پيدا ميكند فرمود عرق ميشود كه از او خارج ميگردد مانند بوى مشك و چون چنين شود دلش فرو رود و شايد كلمه هنيئا اشاره به اين معنى باشد يعنى گوارا باد براى شما گوارا بودنى كه بهيچ وجه موجب آزار و اذيّت شما نگردد

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا لَمّا طَغَي‌ الماءُ حَمَلناكُم‌ فِي‌ الجارِيَةِ «11»

محققا ‌ما چون‌ ‌که‌ آب‌ درياها و رودخانه‌ها و درياچه‌ها طغيان‌ و زيادتي‌ پيدا كردند ‌براي‌ نجات‌ ‌شما‌ ‌شما‌ ‌را‌ سوار ميكنيم‌ و حمل‌ ميكنيم‌ ‌در‌ كشتيها و فلكه‌ها و بلم‌ها ‌که‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ طرف‌ آب‌ بآن‌ طرف‌ سير كنيد و نجات‌ پيدا كنيد.

إِنّا لَمّا طَغَي‌ الماءُ طغيان‌ درياها و رودها بسا بقدري‌ زياد و شدت‌ دارد ‌که‌ شهرها

جلد 17 - صفحه 163

‌را‌ خراب‌ ميكند و جماعت‌ زيادي‌ ‌را‌ هلاك‌ ميكند ‌تا‌ برسد بطغيان‌ دريا ‌در‌ زمان‌ نوح‌ ‌که‌ روي‌ زمين‌ ‌را‌ آب‌ گرفت‌ و تمام‌ اهل‌ ‌آن‌ ‌را‌ هلاك‌ كرد.

حَمَلناكُم‌ فِي‌ الجارِيَةِ ‌که‌ نوح‌ و اصحاب‌ سفينه‌ ‌را‌ نجات‌ داد و ‌از‌ ‌او‌ باقي‌ ماند آنچه‌ بشر ‌در‌ روي‌ زمين‌ ‌است‌، و ‌اينکه‌ جعل‌ كشتي‌ روي‌ آب‌ ‌از‌ آيات‌ بزرگ‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ شهرها ‌را‌ بهم‌ متصل‌ ميكند و رفع‌ احتياجات‌ يكديگر ‌را‌ ميكند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 11)- و سر انجام اشاره کوتاهی به سرنوشت قوم نوح و مجازات دردناک آنها کرده، می‌گوید: «و هنگامی که آب طغیان کرد ما شما را بر کشتی سوار کردیم» (انا لما طغی الماء حملناکم فی الجاریة).

طغیان آب چنین بود که ابرهای تیره و تار آسمان را پوشانید، و چنان بارانی نازل شد که گوئی سیلاب از آسمان فرو می‌ریزد، چشمه‌ها نیز از زمین جوشیدن گرفت، و این هر دو آب دست به دست هم دادند، و همه چیز زیر آب فرو رفت، تنها گروهی که نجات یافتند مؤمنانی بودند که همراه نوح سوار بر کشتی شدند.

تعبیر به «حملناکم» (شما را حمل کردیم) کنایه از اسلاف و نیاکان ماست چرا که اگر آنها نجات نیافته بودند ما نیز امروز وجود نداشتیم.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع